پاپــ ی ـــروس هستــــ م

هـــ ی ـــــــس !!

پاپــ ی ـــروس هستــــ م

هـــ ی ـــــــس !!

امسال یکی از سخترین سالای ِ زندگیم شده. پره پستی ُ بلندی. تا همین چند وقت پیش داغونه داغون بودم.ولی از وقتی چندتا پسته قبله این وبلاگمو خوندم خیلی پیزا عوض شد.خدای ِ دیوونه ی من که من عاشقشم خیلی چیزا رُ دوباره بهم نشون داد.یاداوری کرد.اون شبه مهربونه قدر ُ بم یاداواری کرد. همون شبی که بم قول داد که بش قول دادم امسال ساله"فقط اتفاقایه خوب" باشه. همون شبی که اندازه ی هزارتا دنیا بم آرامشُ انرژی اد. یادم اومد که امسال من باید اون چیزی که میخوام ُ همون چیزی که به نفعمه قبول شم.چون امسال فقط اتفاقایه خوب قراره بیفته. اتفاقه خوبم اتفاقیه که به صلاحمه.  

پس میشینم ُ درست حسابی درسمو میخونم. تلاشمُ میکنم. میدونم هم تواناییشُ دارم هم شرایطشُ. همم اینکه خدارُ دارم.مطمئنم همون میشه که اون میخواد . همونی که به صلاحمه.  

فقط باید یکم تلاشمو زیاد کنم.درس حسابی تر بخونم. بعضی وقتا میشینم یکی دو هفته عالی میخونم. روزی 5تا7 ساعت. ولی بعضی وقتا اینجوری میشه که یکی دو هفته میگذره ُ هیچی نمیخونم. این بخاطره فشاره برناممه. ازین هفته یه برنامه ی درس حسابی میچینم. ی برنامه ی آراده آزاد اصنم نمیخواد فشرده باشه. فقط روزی 5 ساعت. مطمئنا یه مطالعه ی کم ولی مداوم تاثیرش هزار ها برابر بیشتر از مطالعه ایه که زیاد باشه ولی همش قط ُ وصل شه.  

مطمئنم موفقم میشم. چون خدا با منه. چون قراره فقط اتفاقایه خوب بیفته. اگه ام نشدم اصلا مهم نیس. مهم نیس اگه نتونستم با برنامم پیش برم.من سعیه خودمُ میکنم. دیگه بقیش با خداس. خدام که هیچوقت چیزه بد برام نمیخواد که. اینجوری حتی اگه اونی که میخوامم قبول نشم برا مهم نیس. چون خوشحالم که تلاشه خودمُ کردم حداقل. اینجوری دیگه خیالم از خودم راحته.هدفم از درس خوندنو خیلی وقته عوضش کردم. هدفه من اینه که از عمرم بهترین استفاده رُ بکنم. از همه ی لحظه هام استفاده نم.مفید باشم.چیزی یاد بگیرمُ خدارُ رازی نگه دارم. یادمه خیلی وقت پیشا یه جا خوندم کسی که در راهِ علم تلاش میکنه مثه کسی میمونه که در راه ِ خدا جهاد میکنه. این جمله همیشه پر میکنتم از انرژی مثبتُ انگیزه برا درس خوندن.

دلم تنگ شده بود برا اینجا.برای پاپیروس بودن.

عربی قبول شدم

خیلی وقته اینجا آپ نکردم . شاید برم بلاگفا . اینجا اصن راحت نیسم .


وواایی امروز رفتم نمره ی عربی ُ گرفتم . 

اونقد ِ استرس داشتم ُ حالم بد بود که باور نمیکنین موقه ی رفتن وقتی از تو آسانسور پیاده شدم ُ وارد ِ هوای ِ گرفته ی پارکینگ شدم نزدیک بود بیفتم دیگه .

ی ِ خانوم ِ کلی بد اخلاق ب ِ زور جوابمُ داد .

گف قبولی .

کلی خدارُ شکر کردم . 

داش دفتر ُ می بس ی ِ یادفه یادم اومد بپرسم چند شدم ؟؟

گف 18.5 . نمی دونین چقدر ذوق کررردددم .

خوشحا ُ شاد اومدم خونه . ولی الان کلی باز استرس اومده توو ووجودم . من که خودم نمره َ مُ ندیدم . شاید خانومه اشتبا کرده . مال ِ یکی دیگه ِ رُ اشتباهی گفته ... ولی شیکمو ب ِ خاطر ِ این حرفا کلی دعوام کردُ گف فقط بچه های درس خون میتونن عربی ُ 18.5 شم . مطمئن باش خودت بودی :دی


ممنون از دوست ِ خوبی که از نمرهَ م پرسیده بود . واای چه حس ِ خوبی ِ که توو این دنیای ِ مجازی یکی نگرانت باهش . یکی یادش مونده باشه تو نگرانیت چیه ُ چی داره داغونت میکنه . یکی دیگه جز خودت منتظر ِ نمره َت باشه . اونم کسی که ارتباطتت باهاش فقط درحد ِ چندتا کامنت بوده .

ممنون بهار ِ عزیزم . آره قبول شدم دوستم . ب ِ لطف ِ شما دوستای ِ خوب :*


واایی امشب رفتم بیرون که فقط همینجوری دور بزنم . توجه که دارین ؟ فقط همینجوری . کل ِ ماهیانمُ که همین 2روز پیش گرفته بودم تموم کردم . فقط 5 تومن برام موند که اونم از ماهِ پیش بود :دی

هیچی پول نداررررررررم دیگه :(((( خیر ِ سرم میخواسم پولامُ چم کنم ی ِ عطر ِ گرون ِ خوشبوی ِ باحال بگیرم . اه

خواهر ِ خوبم تولدت مبارک

وویی چقدر خوش میگذره وقتی شب ِ تولد ِ خواهرت باشه . اعصابتم خورد باشه . بعد ی ِ دفه ای یادت باشه کادوی ِ تولد ِ خواهرت ُ هنو بهش ندادی . کادوش ُ برمیداری ُ میری تو اتقاش ی ِ دف بهش میدیُ همُ بغل میکنین ُ کلی میخندین .

چقدر خوش میگذره تو همچین شبی بریی تو بالکن که تازه مامانت شستتش ُ ی ِ تخت ِ خوشگل گذاشته ُ کلی با صفا شده . چقدر بیشتر خوش میگذره وقتی مامانُ خواهرتم بیان ُ بساط ِ چای ُ قلیون را بندازین 3تایی ُ چسُ فیل درس کنید ُ بخورید ُ با مامانت اسم فامیل بازی کنید ُ تو اوج ِ سرما ُ لرزید پتو دورت بگیری ُ  فقط بخندید .

وویی دارم ب ِ قلیون موتاد میشم . امشبم دلم حال ُ هوای ِ دیشب ِ میخواد . 

شب ِ خیلی خوبی بود . خیلی خوش گذشت .

خواهر ِ مهربونم تولدت مبارک .

اینجور وقتاس که حس میکنم چقدر من دیوونه ی خواهرمم . چقدر دوسش داریم . با همه ی علاقه ای که بهش دارم توی ِ کارت ِ روی ِ کادوش براش مینویسم "خواهر خرم تولدت مبارک ، دوست دارم بزغاله "

عنوان نداره .

حذف شد . تصمیم ُ گرفتم :دی